زادروز من
------------------------------
هنوز در زير ناخنهايم گيسوي طلائي بانوي پاييز را مي بينم، در آن روزي كه به جبر بر گيسوانش به پاببن غلطيدم
چنگ زنان از دروازه هاي ابهام روي برگرداندم
وهنوز بر آن پيمان نانوشته مي خندم و مي گريم كه به فريب لبخند مادر، آرزوي بودنها را راهي شدم
تكيده و تنها
"و تنها يادگارم ازنبودن " اميد
اميد به لبخند راستين تو
پاسخ بودن من
<< Home