دیشب داشتم بازی رئال و بارسلون رو می دیدم.اواخر بازی یه صحنه مشکوک به پنالتی واسه بارسلون اتفاق افتاد.آخر بازی تماشاگرها به داوری اعتراض داشتن اما چه جوری؟ هر کدوم یه دستمال سفید در آوردن شروع کردن به تکون دادنش! البته صحنه آهسته نشون داد که پنالتی نبود ولی مهم نوع اعتراضشون بود که خیلی جالب بود.یادم میاد وقتی که کوچیک بودم با پدر و دایی هام که عاشق فوتبال بودن و هستن می رفتیم ورزشگاه وفوتبالهای مهم رو می دیدم.البته بیشتر مر بوط به پرسپولیس بود چون همه طرفدار دو آتیشه پرسپولیس بودن.پدرم خیلی نسبت به مسائل فرهنگی حساس بود ولی با این وجود محیط ورزشگاه انقدر خوب بود که هیچ حرف زشتی شنیده نمی شد.یادمه که اکثر آدمهایی که اونجا بودن همسن وسال پدرم بودن نه مثل الان که متوسط سن تماشاگرها کمتر از 14 ساله .آخرین بارها یادمه که برای اعتراض به داور،نقطه خاص و ناموسی داور! مورد اصابت واژه هایی ای که ناظر بروسایل دم کردن چای بود! قرار می گرفت و بعد از 2،3 باری که این ارتباط ترمودینامیکی! صورت می گرفت بی خیال می شدن.اما بعد از چند سال که دیگه هیچکدوم به ورزشگاه نرفتیم ازطریق تلویزیون متوجه شدم که باز هم تماشاگر ها به داور معترضند اما این دفعه گویا تماشاگران احساس کردن که مادر داور در این تصمیمات نقش مهمتری داره و بنابراین هرکدوم یه بار با مادر داور ازدواج موقت کردن!! اما این یه بار تقریبا کل زمان بازی بود و گویا از این وصلت خیلی خوشحال بودن و می خواستن به همه دنیا این رضایت رو اعلام کنن! خلاصه انقدر این ناداوری بهشون چسبیده بود که تا آخر فصل اون رابطه عشقی-اعتراضی! رو فریاد می کردن.واین نشون میده که مسلئل جنسی بیشترین تاثیر رو در فوتبال ما داره!.اما تازگی به داور یه هشدار میدن(داور دقت کن!) که باعث ذوق مرگی گزارشگر همیشه دستمال و گامبالانس! سیما میشه و بعدش دیگه به تمام بستگان و متعلقات داور تجاوزکلامی میشه.ولی من از روزی می ترسم که تماشاگرهای ما برای اعتراض دستمال سفید یا چیزی شبیه به اون از جیبشون در بیارن!چون تنها حدسی که میشه زد اینه که برای اثبات حرفهای قبلیشون (ارتباط عشقی-اعتراضی با مادر داور) تکه ای از لباس زیر اون و با خودشون کندن و آوردن
!که به داور نشون بدن