$SquawkBoxSubscriber.WindowTitle

$SquawkBoxSubscriber.CommentCount comments

#foreach ($Squawk in $SquawkBox)

:: $Squawk.CommentTitle

$Squawk.CommentBody

Posted $Squawk.CommentPostedDate by $Squawk.CommentPosterName ($Squawk.CommentPosterEmailAddress : $Squawk.CommentPosterURL)
[$Squawk.CommentPosterIPAddress : $Squawk.CommentPosterHostname]


#end
Add your comment

Name

Email

URL

Title

Comment

Close Window
/* Profile ----------------------------------------------- */ #profile-container { background:#999 url("http://www.blogblog.com/rounders2/corners_prof_bot.gif") no-repeat left bottom; margin:0 0 15px; padding:0 0 10px; color:#fff; } #profile-container h2 { background:url("http://www.blogblog.com/rounders2/corners_prof_top.gif") no-repeat left top; padding:10px 15px .2em; margin:0; border-width:0; font-size:115%; line-height:1.5em; color:#fff; } .profile-datablock { margin:0 15px .5em; border-top:1px dotted #ccc; padding-top:8px; } .profile-img {display:inline;} .profile-img img { float:left; margin:0 10px 5px 0; border:4px solid #ccc; } .profile-data strong { display:block; } #profile-container p { margin:0 15px .5em; } #profile-container .profile-textblock { clear:left; } #profile-container a { color:#fff; } .profile-link a { background:url("http://www.blogblog.com/rounders2/icon_profile.gif") no-repeat 0 .1em; padding-left:15px; font-weight:bold; } ul.profile-datablock { list-style-type:none; } /* Sidebar Boxes ----------------------------------------------- */ .box { background:#fff url("http://www.blogblog.com/rounders2/corners_side_top.gif") no-repeat left top; margin:0 0 15px; padding:10px 0 0; color:#666; } .box2 { background:url("http://www.blogblog.com/rounders2/corners_side_bot.gif") no-repeat left bottom; padding:0 13px 8px; } .sidebar-title { margin:0; padding:0 0 .2em; border-bottom:1px dotted #fa0; font-size:115%; line-height:1.5em; color:#333; } .box ul { margin:.5em 0 1.25em; padding:0 0px; list-style:none; } .box ul li { background:url("http://www.blogblog.com/rounders2/icon_arrow_sm.gif") no-repeat 2px .25em; margin:0; padding:0 0 3px 16px; margin-bottom:3px; border-bottom:1px dotted #eee; line-height:1.4em; } .box p { margin:0 0 .6em; } /* Footer ----------------------------------------------- */ #footer { clear:both; margin:0; padding:15px 0 0; } #footer div { background:#710 url("http://www.blogblog.com/rounders2/corners_cap_top.gif") no-repeat left top; padding:8px 0 0; color:#fff; } #footer div div { background:url("http://www.blogblog.com/rounders2/corners_cap_bot.gif") no-repeat left bottom; padding:0 15px 8px; } #footer hr {display:none;} #footer p {margin:0;} #footer a {color:#fff;}

Friday, October 29, 2004

فروتني

!از فروتني احمقانه بيزارم
فكر مي كنم كسي كه بطرز احمقانه اي فروتني مي كنه نياز عميقي به تشويق ديگران داره. چون فروتني يعني نمايش! يعني فيلم بازي كردن، يعني آدرس غلط دادن
يعني اصولا هر نمايشي به تماشاگرو تشويق كننده نيازمنده. چه دليلي داره اون چيزي كه هستي رو كتمان كني. هركس بايد اندازه خودش رو بدونه، بايد بدونه چيه، چقدره، وهمون قدركه هست نشون بده نه بيشتر نه كمتر. چون هردو نمايانگر يك ضعف بزرگه: نياز به تشويق(يعني انفعال محض) يا كمبود احترام
وماچه چيزهايي رو ارزش تلقي مي كنيم و چقدر خوشمون مياد وچقدر تعريف مي كنيم از آدمي كه فروتني مي كنه و چقدر ملت به به و چه چه مي كنن كه اين بيشتر دل آشوبم مي كنه
فكر مي كنم كه پذيرفتن اين مطلب به يك خودسازي اساسي نيازمنده: پذيرفتن به شكلي كه اعمالت رو پوشش بده چون بعضي مواقع پيش مياد كه نا خود آگاه فروتني مي كنم و بعدش احساس بدي پيدا مي كنم
!شايد دارم يك بعدي نگاه مي كنم اما براي نوشتن اين مطلب نمي تونم فرو تني كنم

Saturday, October 23, 2004

تب آلود

در تپش لحظات
در ضربان خاكي ام
انديشه استوار مرا تبرهايي سبك مصلوب مي خواهند
و من تكرار مي گردم
مكثر
...اما
طناب عقل واحساسم از خود گريزان است
وسموم دشت انگاره ها رابجان مي بلعد
و شلاق وار بر پشت اميدم گرم مي تازد
كه من ديوانه تر از تو
و تب آلود واژه هاي تهي
هذيان انتظار رابر پيكرم چون مسيحا مي دمم

Thursday, October 14, 2004

عقل واحساس

دردهايي هست كه من اسمشو ميذارم دردهاي عقلاني
دردهايي كه اگه بفهميشون هميشه تو وجودته
...هميشه مي بينيشون
و درك اونها جزء ثابتي از شخصيتت ميشه
يه دردهايي هم هست كه دردهاي احساسيه، دردهايي كه ايمپالسيه
اصولا اگر هميشگي هم باشه، ثابت نيست
...شدت و ضعف داره
ووقتي اين دوتا درد باهم جمع ميشن، چشمهات مي ميره
...فضاي سنگيني تو سينت مي گرده
...ديگه پوستت گنجايش تورو نداره
توي فضا مثل سيال حركت مي كني
ووقتي كه مي بيني كسي حرفت رو نمي تونه بفهمه، از تنش تسليم هم مي گذري
!و بهترين كار براي اينكه به تنش نهايي نرسي اينه كه بنويسي
شايد بشه گفت بهترين و زيباترين اثرات آدمها مال همين لحظه هاست
!لحظه هايي كه تعلق نداري در عين اينكه داري
... و خنديدن در ظرف نفرين
سوار بر حبابي از جنس فولاد
كه چنين مسلخي را مهر را دربنديم

Sunday, October 10, 2004

شعور

.رنج سرچشمه شعور است
داستايفسكي
...و شعور مقدمه درد است و اينچنين شعور و درد در زايشي متوالي تا

Friday, October 08, 2004

رفتار

آيا بايد در برابر هر روح وهر شخصيت گونه اي متفاوت بود؟ آيا بايد رفتارما در قبال هر كس متناسب با خود آن شخص باشد؟ يعني
"بايد" ثابت بود يا منغطف " يا بصورت ديگر " صادق بود يا ملون
هر دو تعبير وجود دارد. ديدن به هر دوصورت تبعات مخصوص بخود ونتيجه گيريهاي خاص خود رادارد. در تعبير اول رفتارهاي متفاوت در برابر انسانهاي مختلف حاكي از نوعي انعطاف شخصيتي و بگونه اي نماينده تساهل اخلاقي است. اما در تعبير دوم همين رفتار نشان دهنده رنگ به رنگ بودن وچند چهره بودن است و زير سوال برنده نيت وغرض صاحب رفتار. در تعبير اول ثابت بودن و صلب بودن وخشك بودن با هم در يك ترازند و در تعبير دوم صادق بودن، روراست بودن ويكسان نگريستن در يك سطح
.قرارميگيرند
شايد بايد به حوزه ارزش گذاري وارد شد( كاري كه دوست ندارم) . شايد كم كم به بحث سياست نزديك مي شويم
اما تا همينجا، شما كداميك را ترجيح مي دهيد؟

Monday, October 04, 2004

زادروز من

روز پاييزي ميلاد من
------------------------------
هنوز در زير ناخنهايم گيسوي طلائي بانوي پاييز را مي بينم، در آن روزي كه به جبر بر گيسوانش به پاببن غلطيدم
چنگ زنان از دروازه هاي ابهام روي برگرداندم
وهنوز بر آن پيمان نانوشته مي خندم و مي گريم كه به فريب لبخند مادر، آرزوي بودنها را راهي شدم
تكيده و تنها
"و تنها يادگارم ازنبودن " اميد
اميد به لبخند راستين تو
پاسخ بودن من

Saturday, October 02, 2004

خاك

:به اين چند جمله فكر كنيد
اگر خاك خشك و لم يزرع باشه، ريشه بدرد درخت نمي خوره. درخت فقط در خاكي كه در آن رطوبتي براي تغذيه اش وجود داشته باشه زمين اصلي ومادري خود را پيدا مي كنه
خوب ! نظر شما چيه؟ آيا از رطوبتي كه به اون نياز داري برخورداري؟