تنهايي و شخصيت
توي جمعهاي مختلف بودن ودر موقعيتهاي مختلف وغير قابل پيش بيني قرار گرفتن، باعث بوجود آمدن زمينه هاي بروزجنبه هاي مختلف شخصيت انسان ميشه. تنهايي فقط 1 موقعيت و يك حالته فقط و فقط تويي وافكارت
بخاطر همينه كه آدم توي تنهايي هيچ وقت كامل نميشه. وقتي توي يك جمع ويك موقعيت تازه قرار مي گيري ، يكي از جنبه هاي شخصيتت بروز پيدا مي كنه چيزي كه شايد خودت هم نمي دونستي و اين يعني كشف خود
اما يك تناقض هم وجود داره ! وقتي جمع مورد نظرجمع مورد علاقت نباشه ، يا از اون دوري ميكني وبه تنهاييت بر مي گردي ويا خودت رو مخفي مي كني يعني دليلي براي اظهار شخصيت و عقايد و افكارت نمي بيني و اگر اين جمعها مجموعا بشه اجتماع و اين اجتماع آزار دهنده باشه ، كم كم شخصيتي پيدا مي كني كه براي ديگران و حتي براي خودت نا شناخته ميشه. شايد براي همه ما پيش اومده باشه كه از كاري كه قبلا انجام داديم تعجب كنيم و بخودمون بگيم كه واقعا اين من بودم ! بخاطر همينه كه شناخت خود يعني شناخت همه چيز. چون شناخت كامل خودت زماني محقق ميشه كه در مقابل همه چبز، خودت رو بشناسي
<< Home