رستگاری
:اینها چیزهایه که من از این فیلم فهمیدم
آدم توی هر موقعیت و هر مکانی وهر زمانی با هر مختصاتی میتونه به هر رذالت،کثافت،حماقت و هرمحیط وهر شرایط پست عادت کنه و حتی با عادت از زندگیش لذت ببره و این یعنی عقب نشینی ازخود واقعی بودن، خودی که باید باشی، خودی که میتونی باشی.انسانها با عادتهاشون زندگی می کنن و این عادتها رو مسن می کنن و اونها رو به نسلهای بعد خودشون تحویل میدن واون عادتها تبدیل به اصل میشه و در طی دوران چهره مقدس به خودش میگیره...ما به خیلی چیزها عادت می کنیم حتی به در کنار هم بودنها عادت می کنیم بدون اونکه نیازی رو عمیقا احساس کنیم. عادت می کنیم در کنار هر پلیدی و هر نقصی بمونیم.عادت می کنیم که خودخواهی هامون رو زیبا ببینیم.عادت می کنیم که از هر عادتی لذت ببریم و
اما امید یعنی پیام اصلی فیلم البته از نظر من .اینکه هیچ وقت توی زندگیم امیدم رو از دست ندادم واین رو بزرگترین سرمایه خودم می دونم باعث شده تا این فیلم بیشتر به دلم بشینه. اینکه ممکنه امید تو از نظر دیگران واهی باشه اما امیدیعنی امید یعنی نیروی محرکه عظیم برای حرکت و حرکت هیچ گاه واهی نیست. اینکه تو بتونی امیدت رو همیشه زنده نگه داری علیرغم تمام ناباوری دیگران. واین زنده نگه داشتن یه سرمایه دیگه میخواد: اعتماد به نفس، یعنی باورداشتن توانائیهای که ذاتا بعنوان موجودی بنام انسان داری بعلاوه چیزهایی که خودت به این موجود اضافه کردی
زیبایی این فیلم در اینه که همه بعنوان بیننده در ابتدای فیلم تصدیق می کنن که حرف دوست اندی یعنی اینکه 600 سال طول می کشه تا با اون وسیله بشه دیوار ها رو سوراخ کرد صحیحه و دل بستن به رهایی توسط اون وسیله احمقانه است. اما دقیقا نکته در همینجاست و تفاوت آدمها در همینه
و در آخر اینکه تفاوت اصلی آدمها در اینه: فکر کردن و فکر نکردن یا بعبارتی استفاده کردن از قدرت اندیشه باعث رستگاری خواهد شدو علیرغم نظر منتقد فیلم ، این رستگاری تنها جنبه معنوی نداره. بلکه هم رستگاریه مادیه و هم معنوی
<< Home